سلمان ساوجی

لاابالی وار، دستی بر جهان از سلمان ساوجی غزل 184

غزل 184 ام از 897 غزلیات

خانه / سلمان ساوجی / دیوان اشعار سلمان ساوجی / غزلیات در دیوان اشعار / غزل شماره 184

1 لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند هرچه دامن گیردم دامن، بر آن خواهم فشاند

2 دامن آخر زمان دارد غبار حادثه آستین بر دامن آخر زمان خواهم فشاند

3 از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس وندران دم بر هوای دوست، جان خواهم فشاند

4 پای عزلت بر سر کون و مکان خواهم نهاد دست همت بر رخ جان و جهان خواهم فشاند

5 همچو گل برگی که حاصل کرده‌ام در عمر خویش با رخ خندان و خوش، بر دوستان خواهم فشاند

سلمان ساوجی

شعر شعر کهن غزل سلمان ساوجی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از سلمان ساوجی

1 ره، خرابات است و درد سالخورده، پیر ما کس نمی‌داند به غیر از پیر ما، تدبیر ما

2 خاک را از خاصیت اکسیر اگر، زر می‌کند ساقیا می‌ده، که ما، خاکیم و می، اکسیر ما

1 ناتوان چشم توام گرچه به زنهار آورد ناتوان دردسری بر سر بیمار آورد

2 چشم مخمور تو را یک نظر از گوشه خویش مست و سودا زده‌ام بر در خمار آورد

1 غمزه بیمار یار، از ناتوانی خوشترست قامتش را در طبیعت، اعتدالی دیگر است

2 چشم بیمار تو در خواب است و ابرو بر سرش ای خوشا، بیمار، کش پیوسته باری بر سر است

شاعر شعر لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند سلمان ساوجی می باشد.

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند غزل است

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ است.

شعربعدی

897 / 184

شعرقبلی

بنر