کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن از جامی قطعه‌ 35

کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن

1 کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن می رود جامی ز بس آزارهای نو به نو

2 بخردی گفتا چو نقد عمر خود یعنی سخن می گذارد پیش ما هر جا که خواهد گو برو

3 چون ز کنجد روغن صافی تمام آمد برون طبع گاوان است با کنجاره دل کردن گرو

عکس نوشته
کامنت
comment