- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کو صبا تا ره به سرو خوش خرام من برد گه سلام او رساند گه پیام من برد
2 در بیان شوق او هر لحظه چون اوراق گل دفتر رنگین ز اشک لاله فام من برد
3 نامه من کی تواند برد قاصد پیش یار چون ندارد هرگز آن یارا که نام من برد
4 شد دلم چون نافه خون تا آمد آن آهو به دام وای من گر عشوه دهرش ز دام من بود
5 از خدا خواهم رسولی در دعا هر صبح و شام تا به یار من دعای صبح و شام من بود
6 شد ز جام صبر کام عیش من تلخ ای طبیب شربتی فرما که این تلخی ز کام من برد
7 ساقی بزمم خیال آن لب آمد جم کجاست تا چو جامی جرعه عشرت ز جام من برد