کو زبانی که دهم شرح گرفتاری از جویای تبریزی غزل 807

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل

1 کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل مگر از طرز نگاهم شنوی زاری دل

2 نقد فرصت که به غمخواری دل خرج کنی صرف کن خانه خراب از پی غمخواری دل

3 گر نه بیماری چشمان تو ساریست چرا شد مرا الفتشان باعث بیماری دل

4 دل قوی دارو به نیروی سعادت برسان بر زمین پشت فلک را به مددکاری دل

5 تا ازو سور درون دود نیارد بیرون آه سردم شده سرگرم هواداری دل

6 دل عشاق براهت ز بس افتاده به خاک جاده ها عقد گهر گشته ز بسیاری دل

7 عشق بسته است کمر حضرت دل را هشدار تا توانی مده از دست پرستاری دل

8 حالیست طرفه که جویا غمم از پهلوی اوست گرچه عمرم همه شد در پی غمخواری دل

عکس نوشته
کامنت
comment