1 معرفت،پس بقای جان باشد پس فنا ملک جاودان باشد
2 پس بتحقیق میشود مشهور پس بتلبیس می شود مستور
3 پس وجودست و بعد ازان تجرید هست تفرید و جمع،پس توحید
4 قاسمی یار آنکه دین دارد هرکه دین داشت محض این دارد
5 صلوات خدای بر احمد بر روان صحابه امجد
1 سخنی می رود به صدق و صواب جان عالم تویی، به جان دریاب
2 جمله ذرات رو بدان سویند که تویی جمله را ملاذ و مآب
1 نمی دانم چه افتادست قسمت از قدر ما را کزین درگاه می رانند دایم دربدر ما را
2 ازین معنی چه دلشادم، قرین دولت افتادم ازین معنی که شد همراه ماهی در سفر ما را
1 امروز بهرحال به از دی و پریرست عالم همه پر عنبر سارا و عبیرست
2 آفاق عبیر بیز شد، آخر چه ظهورست؟ یا نور تجلی که ز سلطان نصیرست