- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
بدان که ظاهر کردن عبادت باشد که ریا بود، اما معصیت پنهان داشتن به همه وقتی روا بود به سبب هفت عذر: ,
عذر اول آن که خدای تعالی فرموده است که فسق و معصیت پنهان دارید و رسول (ص) گفت، «هرکه چیزی از فواحش بر وی برود باید که پرده حق تعالی بر آن نگاه دارد». ,
عذر دوم آن که چون در این جهان پوشیده بماند بشارتی بود که امید آن باشد که اندر آن جهان نیز پوشیده بماند. ,
عذر سیم آن که ترسد از ملامت مردمان دل وی مشغول شود و بر وی عبادت بشولیده گردد و دل وی پراکنده گردد. ,
عذر چهارم آن که دل از ملامت و مذمت رنجور شود و این طبع آدمی است و رنجور بودن از ملامت و حذر کردن از وی حرام نیست و برابر دشمن مذمت و محمدت از نهایت توحید است و هرکس بدان نرسد، اما طاعت کردن از بیم مذمت روا نبود که طاعت باید که به اخلاص باشد، و صبر کردن بر آن که حمد و ثنا نباشد آسان بود، اما صبر کردن بر مذمت دشوار بود. ,
عذر پنجم آن که ترسد که به وی قصد کنند و وی را برنجانند و شرع بدین رخصت داده است که اگر حد نیز بر وی واجب بود پنهان دارد و توبه کند، پس از شری دیگر حذر کردن روا باشد. ,
عذر ششم آن که شرم دارد از مردمان. و شرم محمود است و از ایمان است و شرم دیگر است و ریا دیگر. ,
عذر هفتم آن که ترسد که چون اظهار کند فاسقان به وی اقتدا کنند و در معصیت کردن دلیر شوند. چون بدین نیت ها پوشیده دارد معذور باشد و اگر نیتش آن بود تا خلق پندارند که وی مردی باورع است این ریا باشد و حرام بود، اما اگر کسی چنان بود که ظاهر و باطن وی برابر بود این درجه صدیقان است و این بدان باشد که اندر باطن هیچ معصیت نکند، اما چون کرده باشد اگر گوید که هرچه حق عزوجل می داند گو خلق نیز می دان و این از جهل بود و نشاید، بلکه سر حق تعالی نگاه داشتن واجب بود. ,