آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

شاها تو خود غریبی و آشفته از آشفتهٔ شیرازی غزل 91

غزل 91 ام از 1259 غزلیات

شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب

1 شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب رحمی که بر غریب بود مهربان غریب

2 میکشد عاقبتم درد غم عشق حبیب بود آیا که کند چاره این درد طبیب

3 همه یاران سفری گشته و من مانده بجا خرم آن روز که گوئی سفری گشت رقیب

4 تا تو ای روح روان پای نهادی برکاب روح من گرد صفت رفت بدنبال رکیب

5 منم آن مرغ که غربت بودم صحن چمن زآشیان مرغی اگر دور شود هست غریب

6 دام تزویر بود سبحه و زنار دلا خویشتن را تو باین دام بیا و مفریب

7 ناشکیب است بلی عاشق صادق از دوست عاشق آن نیست که در دل بودش صبر و شکیب

8 عجب آن نیست که از غیر خطا رفت بدوست گر خطائی زود از دوست بتو هست عجب

9 نه مسلمان بمن آشفته وفا کرد نه گبر ببرم رشته سبحه شکنم عود و صلیب

10 دادخواهی بعلی کن زخطای اغیار که بود دست خداوند و رقیب است و حبیب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب

شاعر شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب چه کسی است ؟

شاعر شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب چیست ؟

قالب شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب غزل است

مضمون اصلی شعر شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.