- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاهنشها ! حقیقت اسبی که داده ای بشنو زلطف تا برسانم بعز عرض
2 درویش بیعصاش نگیرد زمن بمفت طرار مفلسش نستاند زمن بقرض
3 پیراست و علتی بخوراکش فزوده ام آری بود رعایت پیر علیل فرض
4 گرشیهه ای زند بجوانی ستایمش ورنقطه ای رود کنمش نام طی ارض
5 مهمیز میزنم بوی از صبح تابشام تا نیم گام میرود آنهم بپای فرض
6 هستم بر او سوار و بمعنی پیاده ام گامی بطول میزدم اکنون زنم بعرض