1 پادشاها نصیحتم شنو مملکت را به دست روس مده
2 نوعروسی است ملک وتو داماد به کسی دست نوعروس مده
3 روس اهریمنی است خونخواره به کف اهرمن دبوس مده
4 تا تقاضای دیگری نکند به نخستش مخوان و بوس مده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 امیر مشرق امروز عرض لشکرکرد زمین ز لشکر خود عرضگاه محشرکرد
2 چو خنگ دولت اوپای بر زمین بنهاد سنان رایت او سر ز آسمان برکرد
1 تن زنده والا به ورزندگی است که ورزندگی مایهٔ زندگی است
2 به ورزش گرای وسرافراز باش که فرجام سستی سرافکندگی است
1 شکست دستی کز خامه بینگار آورد نگارها ز سرکلک زرنگار آورد
2 شکست دستی کاندر پرند روم و طراز هزار سحر مبین هردم آشکار آورد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به