پادشاها مهد عالی می‌رود از سلمان ساوجی قطعه‌ 35

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

پادشاها مهد عالی می‌رود سوی شکار

1 پادشاها مهد عالی می‌رود سوی شکار لیکن اسباب شدن ما را مهیا هیچ نیست

2 خیمه و اسب است و زین جامه اسباب سفر جز دو اسب لاغری با بنده زینها هیچ نیست

3 نوکرانی نیز نیکو دارم اما هیچ یک بر سرش دستار بر تن جبه در پا هیچ نیست

4 لاجرم از گفت و گوی نوکران در خانه‌ام جز حدیث سرد و تشنیع و تقاضا هیچ نیست

5 زیر و بالا چون مگوید مردکی کش روز و شب جز زمین و آسمان در زیر و بالا هیچ نیست

6 هم عفا الله قرض خواهم کودم فردای من می‌خورد با آنکه می‌داند که فردا هیچ نیست

7 وجه مرسومی که سلطانم معین کرده بود جو به جو مستغرق است و حالا هیچ نیست

8 آن محقر چون دهان شاهدان آوازه‌ای داشت اما چون نظر کردیم پیدا هیچ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment