- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مهربانی با خلایق پاسبان دولت است در حقیقت دل شکستن کسرشان دولت است
2 بر شکم سنگ قناعت بند و آسایش گزین سیری از چیزی که ممکن نیست نان دولت است
3 گر حقیقت بین شوی، خون دل خود می خوری آنکه سرمست شراب ارغوان دولت است
4 باده نوشی را که باشد پادشاه وقت خویش ابر عالم گیر بر سر سایبان دولت است
5 در به روی خلق بگشا تا ببینی فتح باب راندن دربان ز درگه پاسبان دولت است
6 لقمهٔ بی شبه در کشکول فقر آماده است خون دلها نعمت الوان خوان دولت است
7 کی رود جویا علم از سیلی پرچم زجای بردباری با سبک مغزان نشان دولت است