افروخت تا ز باده عذار از جویای تبریزی غزل 860

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

افروخت تا ز باده عذار سمن برم

1 افروخت تا ز باده عذار سمن برم حسنش می دو آتشه ریزد به ساغرم

2 چشمم ز فیض آتش دل گشت گریه خیز دریا به جوش آمده از تاب گوهرم

3 از دستبرد جرأت من غافل است خصم دندان فشرده بر دم خنجر چو جوهرم

4 بس عقدهٔ محال گشودم ز جستجو در موج خیز آب گهر تا شناورم

5 جویا قدم برون ننهم از ره رضا در موج خیز بحر حوادث چو لنگرم

عکس نوشته
کامنت
comment