خواجه زنگی را از عطار نیشابوری منطق‌الطیر 96

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

خواجه زنگی را غلامی چست بود

1 خواجه زنگی را غلامی چست بود دست پاک از کار دنیا شست بود

2 جملهٔ شب آن غلام پاک باز تا به وقت صبح می‌کردی نماز

3 خواجه گفتش ای غلام کارکن شب چو برخیزی مرا بیدار کن

4 تا وضو سازم کنم با تو نماز آن غلام او را جوابی داد باز

5 گفت آن زن را که درد زه بخاست گر کسش بیدارگر نبود رواست

6 گر ترا دردیستی بیداریی روز و شب در کار نه بی‌کاریی

7 چون کسی باید که بیدارت کند دیگری باید که او کارت کند

8 هر که را این حسرت و این درد نیست خاک بر فرقش که این کس مرد نیست

9 هر که را این درد دل در هم سرشت محو شد هم دوزخ او را هم بهشت

عکس نوشته
کامنت
comment