ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

خواجهٔ فرخ سیر محمد از ملک‌الشعرا بهار قطعه 466

قطعه 466 ام از 1042 قطعات

خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش

1 خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش ای که سخن گستری و دانش‌پرور

2 نثر تو چون بر صحیفه خامهٔ بهزاد نظم تو چون در قنینه بادهٔ خلر

3 چون تو ندیدم سخنوری به ‌فصاحت دیده و سنجیده‌ام هزار سخنور

4 همسر رنجم از آن که خاطر پاکت رنجه شد از مرگ ناگهانی همسر

5 بود معزای آن کریمهٔ مغفور پر ز خلایق بسان عرصهٔ محشر

6 آه و دریغا که من در آن شب و آن روز بودم رنجور و اوفتاده به بستر

7 کاش که سر برنکردمی و ندیدی خاطر آن خواجه را ملول و مکدر

8 دیدن یاران خوشست لیک به‌ شادی نه بغمان کرده هر دو گونه معصفر

9 کار قضا بود شاد زی و مخور غم هل که بداندیش تو بود به‌ غم اندر

10 بزم بیارای از دو آتش سوزان ایدون کاندر رسید لشکر آذر

11 آن‌ یک در مرزغن چو گونهٔ معشوق وان دگر اندر بلور چون لب دلبر

12 زخمه شهنازی و نوای قمر خواه وان سخنان کز بهار دارند از بر

13 گاه بنوشند و گاه پای بکوبند گاه ز بوسه دهند قند مکرر

14 گفت‌ حکیمی‌ جهان‌ سراسر وهم‌ است گفت آن دیگر که بودنی است سراسر

15 گر همگی بودنی‌است غم نکند سود ور همه وهم‌است‌باز شادی خوش‌تر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش

شاعر شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش چه کسی است ؟

شاعر شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش چیست ؟

قالب شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش قطعه است

مضمون اصلی شعر خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر