- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد بساط خرمی طی در جهان زین واقعه زیر و بالا شد زمین و آسمان زین واقعه
2 نیست شبها بر کنار آسمان رنگ شفق خون همی آید ز چشم روشنان زین واقعه
3 بود پنهان فتنه پیدا ایمنی دردا که شد آن نهان پیدا و این پیدا نهان زین واقعه
4 داده بود او گرگ را خوی شبانان دور نیست گر کند اندیشه گرگی شبان زین واقعه
5 ذوق ارباب یقین بر حال خود باقی نماند هرگز این حالم نبود اندر گمان زین واقعه
6 فتنه آخر زمان را خلق گفتندی عظیم شد محقر فتنه آخر زمان زین واقعه
7 من که لالم کی توانم شرح این دادن تمام لال می گردد فصیحان را زبان زین واقعه
8 این مصیبت نیست خاص ماوراء النهریان تیره شد هر شهر ازین ناخوش خبر بر شهریان