کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

خواجه چرا نشسته خیز که رفت از کمال خجندی غزل 840

غزل 840 ام از 1252 غزلیات

خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان

1 خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان بار به بند و شو توهم در پی کاروان روان

2 نصر آمل چه میکنی روضه دلگشا بین کلیة قر خوشتر از شاه نشین خسروان

3 ریخت بهار زندگی برگ خود و تو بیخیر بر سر گل چو نرگسی مست شراب ارغوان

4 نفسی که کوه برکند مرد خدا بیفکند پنجه شیر بشکند زور هزار پهلوان

5 روزه گرفته پارسا ورد چه خواند و دعا گرسنه سه روزه را بر سر خوان بگره بخوان

6 پیر حریص باشد و هست ز حرص پیریست اینکه به جنت آئی و باز شوی ز سر جوان

7 چیست کمال جنت عدن که نگذره از آن از همه میتوان گذشت از در او نمیتوان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان

شاعر شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان چه کسی است ؟

شاعر شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان کمال خجندی می باشد.

شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان چیست ؟

قالب شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان غزل است

مضمون اصلی شعر خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر