- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواجه چرا نشسته خیز که رفت کاروان بار به بند و شو توهم در پی کاروان روان
2 نصر آمل چه میکنی روضه دلگشا بین کلیة قر خوشتر از شاه نشین خسروان
3 ریخت بهار زندگی برگ خود و تو بیخیر بر سر گل چو نرگسی مست شراب ارغوان
4 نفسی که کوه برکند مرد خدا بیفکند پنجه شیر بشکند زور هزار پهلوان
5 روزه گرفته پارسا ورد چه خواند و دعا گرسنه سه روزه را بر سر خوان بگره بخوان
6 پیر حریص باشد و هست ز حرص پیریست اینکه به جنت آئی و باز شوی ز سر جوان
7 چیست کمال جنت عدن که نگذره از آن از همه میتوان گذشت از در او نمیتوان