خلیلم گو نقاب از از ابن یمین فریومدی غزل 173

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

خلیلم گو نقاب از رخ برانداز

1 خلیلم گو نقاب از رخ برانداز شکستی بر بتان آذر انداز

2 بسنبل شورها در عالم افکن بنرگس فتنه ها در کشور انداز

3 ز زلف عنبرین بگشای بندی گره بر کار مشکین اذفر انداز

4 از آن مشکین رسن یعنی که زلفت مرا در گردن جان چنبر انداز

5 بخنده پسته شیرینت بگشای بسوی طوطی جان شکر انداز

6 دلم سلطان عشقت را وفا بست ازو رخت صبوری بر در انداز

7 ز بهر درد دل ابن یمین را دوای جان ازو رمزی در انداز

عکس نوشته
کامنت
comment