- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
خاقانی حقایقی شروانی - رحمه الله تعالی، وی را به سبب کمالی که در صناعت شعر داشته حسان العجم لقب کرده اند از همه شعرا در اسلوب سخن ممتاز است و در آن شیوه غریب بی انباز در مواعظ و حکم طریقه حکیم سنایی سپرده است و در آن گوی مسابقت از اقران برده و در قطعه ای بر وجه مفاخرت می گوید: ,
2 شاعر مبدع منم خوان معانی مراست ریزه خور خوان من عنصری و رودکی
3 زنده چون نفس حکیم نام من از تازگی گشته چو مال کریم حرص من از اندکی
و رشیدالدین وطواط در مدح وی گفته است: ,
5 ای سپهر قدر را خورشید و ماه وی سریر فضل را دستور و شاه
6 افضل الدین بوالفضایل بحر فضل فیلسوف دین فزای کفر کاه
و از مقطعات وی است این دو بیت: ,
8 بس کن از سودای خوبان داشتن خاقانیا کز سر سودا خرد را در سر آید خیرگی
9 صورت خوبان به معنی چون ببینی آیینه است کز برون سو روشنی دارد درون سو تیرگی
و وی را مثنوی است تحفة العراقین نام و این چند بیت از مفتتح آن است: ,
11 ماییم نظارگان غمناک زین حقه سبز و مهره خاک
12 کین حقه و مهره تا به جایند سرکیسه عمر می گشایند
13 وین طرفه که بر بساط فرمان مهره ز منست و حقه گردان
14 خود بوالعجبان سحر کارند گه قاقم و گاه قندز آرند
15 وقت است که وقت در سرآید سیلاب عدم به سر درآید
16 وقت است که این چهار حمال بنهند محفه مه و سال
17 وقت است که مرکبان انجم هم نعل بیفکنند هم سم