-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد موی خضر در طلبت جابه جا سفید ما را ز موی سر شده تا خار پا سفید
2 سر رفته است و از سر کویش نمی روم رحمت برین ثبات قدم، روی ما سفید!
3 چون شاخ یاسمن ز خرام تو سرو را بر تن ز شست و شوی عرق شد قبا سفید
4 ای مشت استخوان چه به جا مانده ای، که شد در راه انتظار تو چشم هما سفید
5 پیریم و طفل خنده به تدبیر ما کند چون صبح، موی ما شده در آسیا سفید!
6 چشمی سیاه ساخته بودم برو سلیم از گریه کرد عاقبت آن بی وفا سفید