-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد بگذر از چشمهٔ حیوان که سرابی دارد
2 التفاتش به لب تشنهٔ ما نیست، دریغ هر که جام سخنی، زهر عتابی دارد
3 همه عاشق نکند دست به زلف تو دراز هر جنون شوری و هر سلسله تابی دارد
4 لن ترانی شنود مهتر ما، بی ارنی این حدیث است که هر وقت جوابی دارد
5 برگ گل را ندهد زحمت دیبا و حریر او که چون حیرت دیدار ، نقابی دارد
6 آسمان گر به جدل پای در آرد به رکاب رخش ما نیز عنانی و رکابی دارد
7 نظم عرفی ، تر و تازه است؛ چه عالی ، چه وسط خار و گل هر چه دهد، حسن شبابی دارد