خضر اگر بر لب کس منت آبی از عرفی شیرازی غزل 220

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد

1 خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد بگذر از چشمهٔ حیوان که سرابی دارد

2 التفاتش به لب تشنهٔ ما نیست، دریغ هر که جام سخنی، زهر عتابی دارد

3 همه عاشق نکند دست به زلف تو دراز هر جنون شوری و هر سلسله تابی دارد

4 لن ترانی شنود مهتر ما، بی ارنی این حدیث است که هر وقت جوابی دارد

5 برگ گل را ندهد زحمت دیبا و حریر او که چون حیرت دیدار ، نقابی دارد

6 آسمان گر به جدل پای در آرد به رکاب رخش ما نیز عنانی و رکابی دارد

7 نظم عرفی ، تر و تازه است؛ چه عالی ، چه وسط خار و گل هر چه دهد، حسن شبابی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment