خضر نتوانست نرد عشق آسان از جویای تبریزی غزل 942

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن

1 خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن باید اول در قمار عاشقی جان باختن

2 دل به یادش ده که در نرد مروت خوشنماست دیده و دانسته بازی را به مهمان باختن

3 کوس شهرت می زنی زین طبل در زیر گلیم تا به کی پوشیده ماند عشق پنهان باختن

4 می توان کردن چو تحصیل زر از زر عیب نیست زندگی در جستجوی آب حیوان باختن

5 هست جویا پیش ما روشن ضمیران همچو شمع رونمای صبح رخسار بتان جان باختن

عکس نوشته
کامنت
comment