1 کیوان چو قران به برج خاکی افگند زاحداث، زمانه را به پاکی افگند
2 اجلال تو را ضوء سِماکی افگند اعدای تو را سوی مغاکی افگند
1 بر دشمنی دشمنت چو دیدی فعلش، نه نشان و نه داغ باید
2 اقرار بسی برتر از گواهان با روز همی چه چراغ باید؟
1 با خویشتن شمار کن ای هوشیار پیر تا بر تو نوبهار چه مایه گذشت و تیر
2 تا بر سرت نگشت بسی تیر و نوبهار چون پر زاغ بود سر و قامتت چو تیر