کری بر ره بخفت از عطار نیشابوری اسرارنامه 10

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

کری بر ره بخفت از خرده دانی

1 کری بر ره بخفت از خرده دانی که تا وقتی درآید کاروانی

2 درآمد کاروان و رفت چون دود کجا آن خفتهٔ کر را خبر بود

3 چو شد بیدار خواب از دیدگان رفت بدو گفتند ای کر کاروان رفت

4 چرا خفتی که کرد آخر چنین خواب که بگذشتند هم راهان و اصحاب

5 ندانم تا چه خوابت دید ایام که خوش در خواب کردت تا سرانجام

6 کر آن بشنود گفت آشفته بودم که هم کر بودم و هم خفته بودم

7 دریغا چون شدم از خواب بیدار نمی‌یابم ز یک هم راه آثار

عکس نوشته
کامنت
comment