1 کرا آن زهره و این راستگوئی که گوید او توئی، بی شک تو اوئی
2 ترا چشم معانی احول آمد خیالت ز آن کند باوی دو روئی
3 تو آب روشنی بیرون چشمه نداری جنبشی تا در سبوئی
4 سبو شکن مترس اینک لب جوی چو در جو امدی مطلق تو جوئی
5 ازین صورت یکی را چون شناسی؟ که تا دست از دو عالم در نشوئی
6 حقیقت را دو عالم یک نشنانست بگویم چیست، زشتی و نکوئی
دیدگاهها **