-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 «کن فکان » جان را خبر گوید ز «کان » قطرها دارد خبر از بحر جان
2 «کان » حدیث مجمل سربسته است ظاهر و پیداست نشأتهای «شان »
3 بازگشت کان بشان امر خفیست بازگشت شان بکان امر عیان
4 قصه کان در نیاید در حدیث قصه شان از زمین تا آسمان
5 گر شوی آگه ز سر ذره ای ذره را بینی جهان اندر جهان
6 تا حجاب خود نسوزی آشکار کی توانی دید اسرار نهان؟
7 دل که نگذشت از حیات مستعار بی خبر ماند از حیات جاودان
8 هر کرا بویی ازین اسرار نیست دور ماندست از صفای صوفیان
9 قاسمی، غایب مشو در هیچ حال از حضور حضرت صاحبدلان