سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ما را که شور لعلش، در سر از سلمان ساوجی غزل 152

غزل 152 ام از 897 غزلیات

ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد

1 ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد سودای باده پختن، سودای خام باشد

2 از جام باده حاصل، یک ساعت است مستی وز شکر لب او، سکری مدام باشد

3 با قد تو صنوبر، در چشم ما نیاید او کیست تا قدت را، قایم مقام باشد؟

4 جان خواست لعلت از من، گر می‌برد حلالش جان تا لب تو خواهد، بر من حرام باشد

5 ساقی به ناتمامان، می ده تمام و از ما بگذر که پختگان را، بویی تمام باشد

6 با این همه غم دل، گر می‌کنی قبولم اقبال هندوی من، شادی غلام باشد

7 ای صد هزار طالب، جویای درد عشقت! مخصوص این سعادت، تا خود کدام باشد؟

8 در سلک بندگانت گر نیست نام ما را در نامه گدایان، باشد که نام باشد

9 صبح ازل نشستم، بر آستان عشقت زین در قیام سلمان، شام قیام باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد

شاعر شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد سلمان ساوجی می باشد.

شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد چیست ؟

قالب شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد غزل است

مضمون اصلی شعر ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر