- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کؤوس الراح دارت خذ ید الساقی و قبلها که باشد در کف او قوت جانها قوت دلها
2 ز صد سالک سوی مقصد یکی ره برد و باقی را شد اندر راه دامنگیر آب و خاک منزلها
3 به جان اندر خطر در بحر غواصان پی گوهر نشسته از خطر ایمن صدفچینان ساحلها
4 چه گویم وصف آن شاهد که تا باشد جهان باشد حدیثش نقل مجلسها جمالش شمع محفلها
5 شتر رقاص گردد بر مغیلان چون شود حادی به وصف کعبه وصلش جرش جنبان محملها
6 بریز ای دیده بر خاک مذلت گریه حسرت که گلهای کرامت بردمد روزی ازین گلها
7 رخ خدمت متاب از صحبت پیر مغان جامی که آنجا میشود دفع بلاها حل مشکلها