- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چمن کامسال بینی ناامید از فیض بارانش ندارد تازه جز باران اشک دل فگارانش
2 چو عاشق در چمن تنها رود در پای هر گلبن ز ابر دیده خون آرد هوای گلعذارانش
3 بنفشه ماتم لب تشنگان باغ می دارد که بینی در لباس نیلگون چون سوگوارانش
4 گل آمد شمع بزم باغ بین کز خوشنوا مرغان چو پروانه همی گردند گرد سر هزارانش
5 گرفتاری ز هوش آمد خوشا مستی که بخشد می امان از قید هشیاری و کید هوشیارانش
6 کسی کز شوق گلرویان بود دلتنگ چون غنچه معاذالله که بگشاید دل از باد بهارانش
7 درین غمخانه کی از غم رهایی یابد آن بیدل که بگسستند ازو پیوند صحبت غمگسارانش
8 چو آمد یارب از جامی که می دارد فلک زینسان به کام دشمنان دور از جمال دوستدارانش