جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

کامم ز نوش داروی وصلت از جهان ملک خاتون غزل 667

غزل 667 ام از 1809 غزلیات

کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود

1 کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود بر درد من ز وصل تو هرگز دوا نبود

2 بر درد هرکسی ز لب تو دوا برند بر درد این غریب ستمکش چرا نبود

3 جان در وفا و مهر تو دادیم مردوار با مات جز ملامت و جور و جفا نبود

4 نام وفا نبود به عالم ستمگرا یا بود و در مزاج تو هرگز وفا نبود

5 صلحست در میانه معشوق و عاشقان دایم میان ما بجز از ماجرا نبود

6 بردی دل حزینم و دادی به دست غم ظلمی چنین صریح نگارا روا نبود

7 رفتم به سوی محتشمی کاو نظر کند بر جانب گدا نظرش گوییا نبود

8 سلطان لطف آن صنم گلعذار را پروای این غریب نزار گدا نبود

9 آنچ از وفا و جور توانست بر دلم کرد و ز روی ماش همانا حیا نبود

10 بودم به دل گمان که ندارد وفا و مهر دیدی که عاقبت نظر ما خطا نبود

11 زان رو که هست کام دلش حاصل از جهان بودش فراغتی و غم بی نوا نبود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود

شاعر شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود جهان ملک خاتون می باشد.

شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود چیست ؟

قالب شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود غزل است

مضمون اصلی شعر کامم ز نوش داروی وصلت روا نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر