- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کردهای روز هزار کس چو من تار و، سیاه کردهای
2 گرد رخ ز ماه به، داده به زلف چون زره، تاب و زرشک خون گره، در دل ماه کردهای
3 تا ز کنارم از جفا، رفتهای ای پسر مرا گوش به در نشاندهای، چشم به راه کردهای
4 کشتن بیگنه اگر، نیست گنه به مذهبت؛ در همه عمر جان من، پس چه گناه کردهای؟!
5 راز دلم به دوستان، شکوهٔ من به دشمنان؛ گفته و، آه گفتهای؛ کرده و، آه کردهای!
6 حیله دلبری است این، کآذر بیگناه را کشته و خود به تعزیت جامه سیاه کردهای