جولانگه معنی دل هشیار نعیم است از سعیدا غزل 103

جولانگه معنی دل هشیار نعیم است

1 جولانگه معنی دل هشیار نعیم است فیض سحر از دیدهٔ بیدار نعیم است

2 بسته است بلاغت کمر و دست، فصاحت در بندگی نطق گهربار نعیم است

3 جنت ز تجلای جمال است منور فیض نظر پاک ز دیدار نعیم است

4 بر روی زمین نقش حصیر است اگر فرش آن مسند زرباف و قلمکار نعیم است

5 امروز صفابخش دل و ورد [زبان ها] گر دست دهد صحبت اشعار نعیم است

6 چشمش چو فلک رنگ نمایی است عجایب خود می کش و خود ساغر سرشار نعیم است

7 اقرار به باطل بود و منکر حق است امروز هر آن کس که در انکار نعیم است

8 جولانگه معشوق و شهادتگه عشاق صحن چمن جنت و گلزار نعیم است

9 گر با تو سعیدا نکند لطف چه سازد خلق و کرم و مهر و وفا کار نعیم است

عکس نوشته
کامنت
comment