انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

انوری ابیوردی
انوری ابیوردی

جان وصال تو تقاضا می‌کند از انوری ابیوردی غزل 127

غزل 127 ام از 1464 غزلیات

جان وصال تو تقاضا می‌کند

1 جان وصال تو تقاضا می‌کند کز جهانش بی‌تو سودا می‌کند

2 بالله ار در کافری باشد روا آنچه هجران تو با ما می‌کند

3 در بهای بوسه‌ای از من لبت دل ببرد و دین تقاضا می‌کند

4 بارها گفتم که جان هم می‌دهم همچنان امروز و فردا می‌کند

5 غارت جان می‌کند چشم خوشت هیچ تاوان نیست زیبا می‌کند

6 زلف را گو یاری چشمت مکن کانچه بتوان کرد تنها می‌کند

7 چند گویی راز پیدا می‌کنی راز من ناز نو پیدا می‌کند

8 آتش دل گرچه پنهان می‌کنم آب چشمم آشکارا می‌کند

9 آنچنان شوخی که گر گویند کیست کانوری را عشق رسوا می‌کند

10 گرچه می‌دانم ولیکن رغم را گویی ای مرد آن به عمدا می‌کند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند

شاعر شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند چه کسی است ؟

شاعر شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند انوری ابیوردی می باشد.

شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند چیست ؟

قالب شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند غزل است

مضمون اصلی شعر جان وصال تو تقاضا می‌کند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر