- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا ذره است این، آفتاب است، این کجا و آن کجا
2 دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبهای ورنه پای ما کجا وین راه بیپایان کجا
3 ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب تا در آن وادی مرا از تن برآید جان کجا
4 جسم غم فرسود من چون آورد تاب فراق این تن لاغر کجا بار غم هجران کجا
5 در لب یار است آب زندگی در حیرتم خضر میرفت از پی سرچشمهٔ حیوان کجا
6 چون جرس با ناله عمری شد که ره طی میکند تا رسد هاتف به گرد محمل جانان کجا