- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان عاشق چون بود از آرزوی طبع پاک دامن معشوق اگر آلایشی دارد چه باک
2 حاش لله چون رسد معشوق ما دامن کشان دامنش زان پاکتر باشد که ما گوییم پاک
3 صفوت و پاکیزگی لازم بود خورشید را گر بود بر اوج گردون ور فتد بر سطح خاک
4 شوق غالب عشق مستولی ست بر من بعد ازین بر سر آن کوی خواهم رفت مست و جامه چاک
5 بانگ خواهم زد که ای در پرده عزت مقیم کم تواری فی قباب العز حتی لانراک
6 زآستانت سر نتابم تا نبینم روی تو گرچه آید بر سر من از تو صد تیغ هلاک
7 ناله کن جامی که دانم عاقبت کاری کند در دل سنگین یار این ناله های دردناک