جان اسیر تست تا تیغت به از جویای تبریزی غزل 184

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

جان اسیر تست تا تیغت به خونم مایل است

1 جان اسیر تست تا تیغت به خونم مایل است می کشم ناز تو تا تیرت ترازو در دل است

2 چون توان آسوده زیر چرخ کین ویرانه را هر طرف دیدیم دیوارش به این سو مایل است

3 گر ز دنیا نگذرد سالک به مقصد کی رسد؟ چون شرر تا چشم پوشید از جهان در منزل است

4 حسن کردار تو را اشک ندامت آبروست گرنه این باران بود تخم عمل بی حاصل است

5 گریه کی از رفتن جان می کنند آزادگان در فشانیهای چشمم مزد دست قاتل است

6 پیش رخسارت صفای مه نباشد در حساب آفتاب از دفتر حسن تو فرد باطل است

7 شد دلم جویا حدی خوان از فغان عندلیب غنچه را لیلای بوی او مگر در محمل است

عکس نوشته
کامنت
comment