1 جان دردو جهان کسی بجای تو نداشت دل دیده براه، جز برای تو نداشت
2 یا رب سگ نفس را به صد درد بسوز کاین ناکس بیوفا وفای تو نداشت
1 حقیقت ایدل اکنون چند گوئی همی گوئی تو تا پیوند جوئی
2 ترا پیوند با جانست و جانان توئی پیدا ولی در عشق پنهان
1 چون سکندر را مسخر شد جهان وقت مرگ او درآمد ناگهان
2 گفت تابوتی کنید از بهر من دخمهٔ سازید پیش شهر من
1 بزرگی بود از اصحاب توحید که شد در بادیه عمری بتجرید
2 نه با خود دلو و ابریق و رسن داشت نه آب و زادِ ره با خویشتن داشت
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به