- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جان بخشد ار ساقی می گلرنگ در جام افکند لیکن کشد چون جلوه در رخسار گلفام افکند
2 گل در نظر خار آیدش از سرو صد عار آیدش هر کاو نظر بر حسن آن سرو گلندام افکند
3 چون عاشقان را باعث آرام و صبر دل شود صد اضطرابم در دل بی صبر و آرام افکند
4 هر شب من و دیر فغان تا روز آشوب و فغان آن مغبچه این حالتم از جلوه هر شام افکند
5 سالم نماند دین مرا کان شوخ کفر آئین مرا صد رخنه از مژگان خود هر دم در اسلام افکند
6 چشم ار شود روشن ولی سوزد دل و جان سر به سر ساقی چو عکس آتشینرخساره در جام افکند
7 فانی چو از زهد ریا در دوست نتواند رسید به باشد ار مردانه در راه فنا گام افکند