سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

جان چو بشنید که آن جان جهان از سلمان ساوجی غزل 176

غزل 176 ام از 897 غزلیات

جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد

1 جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد از سر راه عدم رقص کنان باز آمد

2 ای دل رفته ز پیش من و آزرده به جان لطف کن با من و باز آی که جان باز آمد

3 صبح اقبال من از کوه امل سر بر زد بخت بیدار من از خواب گران باز آمد

4 رفت و می‌گفت که ‌آیم ز درت روزی باد هر چه او گفت ازین باب بدان باز آمد

5 بس که چشمم چو صراحی ز غمش خون بگریست تا به کامم چو قدح خنده زنان باز آمد

6 عمر ماضی چو خبر یافت به استقبالش حالی از راه بپیچید عنان باز آمد

7 در پی او دل سرگشته نایافته کام رفت و گردید همه کون و مکان باز آمد

8 چه طپی ای تن خشکیده چو ماهی در خشک! جان بپرور که به جوی آب روان باز آمد

9 جان بر افشان به هوایش چو نسیم ای سلمان! که بهار تو علیرغم خزان باز آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد

شاعر شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد سلمان ساوجی می باشد.

شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد چیست ؟

قالب شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد غزل است

مضمون اصلی شعر جان چو بشنید که آن جان جهان باز آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر