کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

جان را به غیر وصلت خوشدل از کمال خجندی غزل 368

غزل 368 ام از 1252 غزلیات

جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد

1 جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد وز دل نشان مهر زابل نمی توان کرد

2 در دل بگشت ما را زینسان قضای مبرم آری فضای مبرم باطل نمی توان کرد

3 بر گیر بند و زنجیر از دست و پای مجنون کورا به هیچ بنده عاقل نمی توان کرد

4 بسیار سعی کردم کاری نشد میسر بدبخت را بکوشش مقبل نمی توان کرد

5 خاک درت ببوسم چون باد باز گردم کآنجا ز بی غوغا منزل نمی توان کرد

6 خاک در تو بارب کان خود چه کیمیائیست کانرا به هیچ وجهی حاصل نمی توان کرد

7 گفتی کمال پیدل صبر است چاره تو ای جان من صبوری بیدل نمی توان کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد

شاعر شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد کمال خجندی می باشد.

شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد چیست ؟

قالب شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد غزل است

مضمون اصلی شعر جان را به غیر وصلت خوشدل نمی توان کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر