- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جوی شهد است لعل سیرابش تشنگی میفزاید از آبش
2 روز ما نذر طره ی سیهش بخت ما وقف چشم پر خوابش
3 دل مسکین و جعد مشکینش جان بی تاب و زلف پرتابش
4 حیف باشد بدین لطایف حسن که نباشد بکام احبابش
5 عاشقی و ملامت این نشود که شود سیر ماهی از آبش
6 اولین احتمال عاشق چیست جور احباب و طعن اصحابش
7 دل عاشق قرار کی گیرد بمتاع جهان و اسبابش
8 غرقه در بحر و باز مستسقی کی نماید سراب سیرابش
9 خواجه بیهوده تن همی پرورد گاه با شهد و گه بجلابش