دی، رشته‌ای به گردنم آن از آذر بیگدلی غزل 146

آذر بیگدلی

آثار آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

دی، رشته‌ای به گردنم آن شاه مهوشان

1 دی، رشته‌ای به گردنم آن شاه مهوشان افگند و برد چون سگم از پی کشان‌کشان

2 حسرت برد رقیب به وصلم، خدای را یک جرعه زان میم که چشاندی به وی چشان

3 راهم به دیر و کعبه فتاد و نیافتم جز دل، ز جای دیگر از آن بی‌نشان نشان

4 غلتان به خاک و خون من و، آن سرو خوش‌خرام رقصان میان لاله و گل است مست و سرخوشان

5 آذر در آستان وفا جان‌فشان و، یار از وی به ناز می‌گذرد، آستین‌فشان

عکس نوشته
کامنت
comment