جامی

جامی

جامی
جامی

جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی از جامی غزل 1002

غزل 1002 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی

1 جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی درمان درد سینه فگاران نمی کنی

2 دامن ز قطره های سرشکم نمی کشی همچون گل احتراز ز باران نمی کنی

3 بر من هزار تیغ جفا راندی و خوشم کین لطف با یکی ز هزاران نمی کنی

4 شیران همه شکار غزالان شوخ تو جز قصد صید شیر شکاران نمی کنی

5 ای گل بخند خرم و خوش گر چه رحمتی بر گریه های ابر بهاران نمی کنی

6 جام می است لعل تو لیکن به جرعه ای زان جام یاد باده گساران نمی کنی

7 جامی برآی لاله صفت خوش به داغ دل چون ترک عشق لاله عذاران نمی کنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی

شاعر شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی چه کسی است ؟

شاعر شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی جامی می باشد.

شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی چیست ؟

قالب شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی غزل است

مضمون اصلی شعر جانا چه شد که پرسش یاران نمی کنی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.