جانا چه کرده‌ایم از جهان ملک خاتون غزل 1254

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جانا چه کرده‌ایم که از ما بریده‌ای

1 جانا چه کرده‌ایم که از ما بریده‌ای بر دست هجر پرده صبرم دریده‌ای

2 گر صد ستم کنی تو بدین دل که همچنان در دل به پیش اهل نظر نور دیده‌ای

3 مقصود خاطر من مسکین رضای تست آری چه غم تو را که به مقصد رسیده‌ای

4 ما خاک آن رهیم که بر وی نهی تو پای گرچه تو سر ز کبر به گردون کشیده‌ای

5 در اشتیاق روی تو ای جان نازنین دل شد رمیده از غم و تو آرمیده‌ای

6 در دوستان به چشم جفا می‌کنی نظر آری مگر نصیحت دشمن شنیده‌ای

7 گر غافلی ز کار جهان جان نازنین معذور دارمت که جهان را ندیده‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment