جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

جانا به جان تو که به از جهان ملک خاتون غزل 806

غزل 806 ام از 1809 غزلیات

جانا به جان تو که به فریاد ما برس

1 جانا به جان تو که به فریاد ما برس وز آه سوزناک جگر خستگان بترس

2 افتادگان عشق مکن پایمال جور مغرور آن مشو که مرا هست دست رس

3 یک لحظه یاد آن نکنی کاو به عمر خویش بی یاد روی تو نکشیدست یک نفس

4 جان جهان خراب شد از جور هرکسی آخر ز روی لطف به غور جهان برس

5 غمخواری جهان به تو ای شاه واجبست چون در جهان بجز تو نداریم هیچ کس

6 عمریست ما هوای تو در سر گرفته ایم شبهاست تا که خواب نکردیم ازین هوس

7 دستان ز شاخ سرو سراید به داستان کاخر که کرد بلبل شوریده در قفس

8 فکری ز طعن اهل جهان نیست در دلم زان رو که محتسب نکند فکر از عسس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس

شاعر شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس چه کسی است ؟

شاعر شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس جهان ملک خاتون می باشد.

شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس چیست ؟

قالب شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس غزل است

مضمون اصلی شعر جانا به جان تو که به فریاد ما برس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر