جانا غم عشق تو فراموش از جهان ملک خاتون غزل 469

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جانا غم عشق تو فراموش توان کرد

1 جانا غم عشق تو فراموش توان کرد غیر از غم عشق تو در آغوش توان کرد

2 گر تو صد از این جور کنی بر من مسکین ای جان به ستم عهد فراموش توان کرد

3 گر چه سخنم یاد نگیری به حقیقت درّیست گرانمایه که در گوش توان کرد

4 ار زهر هلاهل دهدم عشق به یک دم ای دوست به یاد لب تو نوش توان کرد

5 امشب اگرم نیست به وصل تو امیدی با این همه غم یاد شب دوش توان کرد

6 گیسوی تو از قد تو بگذشت نگارا افعی چنین را به سر آغوش توان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment