1 جانا غم دوری تو با ما آن کرد کآن را به همه عمر بیان نتوان کرد
2 بر رویم اثرهای غمت پیدا شد تا حادثه روی تو ز ما پنهان کرد
1 زهی زمانه نامهربان نادره کار خهی سپهر نگونسار ناکس غدار
2 چه رنج ها که ز تونیست برروان کرام چو غصه ها که ز تو نیست بر دل ابرار
1 نه چرخم می دهد کام ونه اختر نه دل می گرددم رام ونه دلبر
2 نه بختم می کند یاری نه یاران نه یارم می کند یاری نه یاور
1 زهی انا مل و کلکت گره گشای جهان جهان نمای ضمیر تو رهنمای جهان
2 به پایه کنف تست انتهای سپهر به سایه شرف تست التجای جهان