عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد از عراقی غزل 56

غزل 56 ام از 613 غزلیات

جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد

1 جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد رمزی ز راز عشقت در صد بیان نگنجد

2 جولانگه جلالت در کوی دل نباشد خلوتگه جمالت در جسم و جان نگنجد

3 سودای زلف و خالت جز در خیال ناید اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد

4 در دل چو عشقت آید، سودای جان نماند در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد

5 دل کز تو بوی یابد، در گلستان نپوید جان کز تو رنگ بیند، اندر جهان نگنجد

6 پیغام خستگانت در کوی تو که آرد؟ کانجا ز عاشقانت باد وزان نگنجد

7 آن دم که عاشقان را نزد تو بار باشد مسکین کسی که آنجا در آستان نگنجد

8 بخشای بر غریبی کز عشق تو بمیرد وآنگه در آستانت خود یک زمان نگنجد

9 جان داد دل که روزی کوی تو جای یابد نشناخت او که آخر جایی چنان نگنجد

10 آن دم که با خیالت دل راز عشق گوید گر جان شود عراقی، اندر میان نگنجد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد

شاعر شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد چه کسی است ؟

شاعر شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد عراقی می باشد.

شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد چیست ؟

قالب شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد غزل است

مضمون اصلی شعر جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر