جانا رخ چون بهار از ابن یمین فریومدی غزل 302

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

جانا رخ چون بهار بنمای

1 جانا رخ چون بهار بنمای عالم بجمال خود بیارای

2 از روی چو ماه تو صبوری ممکن نبود مرا مفرمای

3 یا مهر خود از دلم برون بر یا از در من بمهر باز آی

4 یا جان بستان و وارهانم یا بر دل زار من ببخشای

5 با من بوفا ببند عهدی وین بسته در امید بگشای

6 چون دست نمیرسد که یابم کام دل از آنلب شکر خای

7 آخر چه شود که سر در آری تا از دل و جان ببوسمت پای

8 پس کابن یمین ز عشق رویت گفتست بغمز و رمز هر جای

9 این دل بر اوست نیک بنگر آئینه جان ز زنگ بزدای

عکس نوشته
کامنت
comment