جانا دلم از خال سیاه تو از انوری ابیوردی غزل 45

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

جانا دلم از خال سیاه تو به حالیست

1 جانا دلم از خال سیاه تو به حالیست کامروز بر آنم که نه دل نقطهٔ خالیست

2 در آرزوی خواب شب از بهر خیالت حقا که تنم راست چو در خواب خیالیست

3 بی‌روز رخ خوب تو دانم خبرت نیست کاندر غم هجران تو روزیم چو سالیست

4 هردم به غمی تازه دلم خوی فرا کرد تا هر نفسی روی ترا تازه جمالیست

5 وامروز غم من چو جمالت به کمالست یارب چه کنم گر پس ازین نیز کمالیست

6 آن کیست که او را چو کف پای تو روییست وان کیست که او را به کف از دست تو مالیست

7 پیغام دهی هر نفسم کانوری از ماست من بندهٔ این مخرقه هر چند محالیست

عکس نوشته
کامنت
comment